خوش آمدي

خوش آمدي

    

صفحه اصلي | آرشيو وبلاگ | تماس با ما
۶ اسفند ۱۴۰۱
ترس از سخنراني: دلايل + تكنيك هاي كاهش ترس از سخنراني

يك فرصت ويژه وجود دارد!

براي يادگيري جامع و از صفر تا صد آموزش سخنراني به صورت رايگان، همين الان به آدرس زير رفته و تا فرصت باقي است از آن استفاده نماييد:

https://bememim.com/speech-training/ 

 

دقت نماييد كه ما اينجا ميخواهيم دلايل كاهش استرس و ترس از سخنراني را كاهش دهيم با يك پيش شرط!

ما بايد حرفي براي گفتن داشته باشيم.

در حقيقت اگر ريشه ترس و اضطراب ما عدم تسلط به مطالبي است كه قرار است ارائه كنيم هيچ تكنيكي نميتواند به ما كمك كند مگر افزايش دانش!

در حقيقت ما بايد ابتدا به اندازه كافي به يك مطلب مسلط باشيم و بعد با كمك اين تكنيك هاي فوق العاده مخصوص bememim در زمينه فن بيان و سخنراني به كاهش ترس و بهبود مهارت صحبت در جمع بپردازيم.

 همين الان بخوان: آموزش افزايش اثرگذاري و نفوذ بر ديگران با 4 تكنيك!

 

 دلايل ترس از سخنراني 

براي اينكه بتوانيم تكنيك هاي كاهش استرس و كاهش ترس از سخنراني و صحبت در جمع را به خوبي ياد بگيريم و آن ها را به كار ببنديم نياز است كه ابتدا دلايل را بررسي كنيم.

در زير به بررسي مهمترين دلايل روانشناختي ترس از صحبت در جمع ميپردازيم:

 

1- نقش مغز قديم در ترس از سخنراني

مغز قديم قسمتي از مغز است كه به طور ثابت رفتارهاي محيط را بررسي مي‌كند. حفظ بقا اصلي‌ترين دغدغه مغز قديم است. بسياري از افراد از ترس مغز قديم رنج مي‌برند. در دوره‌ ما قبل تاريخ زندگي در گروه براي حفظ بقا ضروري بود. خب يكي از رفتارهايي كه باعث اخراج از گروه مي‌شود چيست؟

گفتن حرفي احمقانه يا توهين‌آميز يا انجام كاري كه در گروه پذيرفته نيست. برگرديم به زمان حال. جلوي جمعيت ايستاده‌ايد و آماده‌ايد كه دهان‌تان را باز كنيد و صحبت كنيد. مغز قديم شروع به صحبت مي‌كند: ((اُه اُه… موقعيت خطرناكيه. اگر حرف احمقانه‌اي بزني ممكنه بميري!))

درست است كه شما نخواهيد مرد ولي مغز قديم متوجه نمي‌شود. فعاليت مغز قديم حفظ بقاي شماست. جنگيدن، فرار كردن يا بي‌حركت و ساكن ماندن. در هنگام سخنراني اغلب، عكس‌العمل‌هاي فرار و سكون رخ مي‌دهد.

  • فرار كردن: چنانچه امكان داشته باشد كلاً از سخنراني اجتناب مي‌كنيد. اگر مجبور به صحبت باشيد، تا جايي كه ممكن باشد تند حرف مي‌زنيد تا در سريع‌ترين زمان ممكن تمامش كنيد.
  • سكون: مثل چوب خشك‌تان مي‌زند و خيلي مصنوعي صحبت مي‌كنيد؛ انگار ذهن‌تان خالي شده.

كارهايي كه براي جلوگيري از اين حالت مي‌توان انجام داد را در اينجا عنوان مي‌كنيم:

  • ترس را بپذيريد: ترس از سخنراني در هر بار صحبت ممكن است اتفاق بيفتد. پذيرفتن آن ممكن است باعث شود بتوانيد با آن همراه شويد. اگر با ترس‌تان بجنگيد (مثلاً با خودتان بگوييد كه من نمي‌ترسم) اوضاع بدتر خواهد شد.
  • به ترس خود عادت كنيد: ممكن است كمتر از گذشته از اين ترس رنج ببريد. به اين دليل كه مغز قديم فهميده كه سخنراني مانند خطرهايي كه زندگي را تهديد مي‌كند، نيست. بنابراين خودتان را نسبت به اين ترس بي‌حس كرده و از هر موقعيتي كه براي صحبت در جمع پيش مي‌آيد استفاده كنيد.

2- نقش مغز مياني در ترس از سخنراني

 

احساسات ما به مغز مياني مربوط مي‌شود. در مقايسه با ساير قسمت‌هاي مغز وقتي كه تجربيات و ترس‌هاي قبلي را به ياد مي‌آوريد مغز مياني باعث ترس مي‌شود. اگر در مدرسه تجربه‌ مسخره شدن توسط همكلاسي‌ها را داشتيد، در جلسه ارائه‌ مهمي اتفاقي افتاده كه خجالت كشيده‌ايد و… خاطره‌ اين احساسات قوي به سراغ شما خواهند آمد.

اگر شما آگاهانه تجربيات قبل را كه منجر به ترس شده را بشناسيد، مهم‌ترين كاري كه بايد انجام دهيد اين است كه به طور منطقي بررسي كنيد كه اين اتفاق چقدر بد بوده است. اگر به گفتن اينكه وحشتناك بود ادامه دهيد، اين تجربه‌ بد ترس‌هاي بيشتري را در آينده براي شما ايجاد خواهد كرد. پس به طور منطقي بررسي كنيد كه چقدر بد بوده و پيامد و نتيجه‌ آن چه بوده؟ در زير تمريني را كه به افراد در چنين موقعيتي كمك مي‌كند، آورده‌ام. همين حالا انجام دهيد:

به يكي از ارائه‌هاي سخت و پراسترس‌تان فكر كنيد. از 0% تا 100% به بد بودن آن چه نمره‌اي مي‌دهيد؟ حالا تصور كنيد انگشت كوچك‌تان را در يك تصادف از دست داده‌ايد. به اين اتفاق از 0% تا 100% چه نمره‌اي مي‌دهيد.

حالا ارائه‌ بد خود را با انگشت قطع شده مقايسه كنيد! بيشتر افراد نمره‌اي كه به تجربه‌ي بد ارائه داده بودند نزديك به 100 بود ولي بعد از مقايسه با انگشت از دست داده تا نزديك صفر تجديد نظر كردند. در واقع ترجيح مي‌دهيم يك تجربه‌ جديد در ارائه داشته باشيم به جاي از دست دادن انگشت‌مان.

از دست دادن انگشت به داشتن ديد كلي و وسيع‌تر كمك مي‌كند ( اگر شما با از دست دادن يك انگشت ناراحت نمي‌شويد مي‌توانيد تصور كنيد كه دست‌تان قطع شده يا انگشت يكي از عزيزان‌تان قطع شده!) به طور منطقي اتفاقات ارائه ‌هاي ما خيلي هم بد نيستند. در مقايسه با اتفاقاتي كه در زندگي مي‌افتند (مثل شكست در روابط، از دست دادن كسي كه دوست داريم يا مشكل جدي در سلامت‌مان) هيچ هستند.

جدي‌ترين نتيجه يك ارائه بد مي‌تواند از دست دادن فروش زياد، يا شغل باشد.( كه تا بحال نشنيده‌ام كسي كارش را به خاطر ارائه بد از دست بدهد). اين نتايج بد هستند اما فاجعه‌آميز نيستند.

 

3- نقش مغز جديد در ترس از سخنراني

مغز جديد بخش آگاه مغز است. بيشتر ما الگوهايي براي تفكر داريم كه با ترس ما ارتباط دارند. مي‌توانيد با كشف الگوهاي تفكرتان، ترس خود را كم كنيد. اين قسمت پايه و اساس درمان رفتارهاي شناختي است.  يكي از رايج‌ترين الگوهاي تفكر كه منجر به ايجاد ترس در سخنراني مي‌شود، نيازها و درخواست‌هاي ما از مخاطب است. با يك مثال كاركرد آن را ببينيم:

مدتي پيش دوره‌ي آموزشي برگزار كرده بودم و مي‌دانستم يكي از اعضاي ارشد شركت‌ بزرگي كه قرار بود همكاري كنيم در كلاس حضور دارد. عصبي بودم. وقتي به سمت كلاس مي‌آمد گرمم شده بود و قلبم تندتر مي‌زد. چرا اينطور عكس‌العمل نشان مي‌دادم؟ من يك درخواستي از آن شركت داشتم و در مغزم اين مي‌گذشت: اين شركت واقعاً مهم هست. من بايد نظر آنها را جلب كنم.

نياز و درخواست من باعث ترس شده بود و نتيجه چه شد؟ دستورالعمل ساده‌اي كه در ابتداي دوره مي‌دادم را اشتباه گفتم. كاري كه صدها بار قبل از اين به طور كامل انجام داده بودم.

حالا بياييد چند درخواست و نياز رايج كه در سخنراني داريم را بررسي كنيم:

  •  بايد جالب و مجذوب كننده باشم؛
  • نبايد هيچ چيزي را فراموش كنم؛
  • نامفهوم صحبت نكنم؛
  • نبايد كسي بفهمد كه ترسيده‌ام؛
  • بايد بتوانم تمام سوالات را جواب دهم؛

اين درخواست‌ها باعث ترس مي‌شوند چون نمي‌توانيد تضمين كنيد كه به همه‌ آنها برسيد. براي كاهش قدرت آنها به طور منطقي موارد صحيح و مفيد درخواست را آناليز كنيد. براي مثال درخواست من براي همكاري با شركت حتمي و ضروري هم نبود. من نمي‌توانم نظر همه را به خود جلب كنم و همه با من موافق باشند. من مي‌توانستم ببينم كه اين مورد صحيحي نيست و باعث شد ارائه‌ام بهم بخورد.

مي‌دانم كه ترس از سخنراني مي‌تواند تضعيف كننده و مانعي براي رسيدن به موقعيت‌هايي خوب زندگي باشد، اما در هر حال اميدوارم اين چند نكته كوچك كمك كند كه ترس خود را كمتر كنيد.

حالا بياييد كمي از بحث مغز و جزئيات آن فاصله بگيريم، در ادامه كمي از بار علمي بحث مي‌كاهيم و به سراغ 4 عامل اصلي ديگر كه در ترس از سخنراني تاثير دارند، مي‌رويم:

 

 

4- دلايل فيزيولوژيكي ترس از سخنراني

ترس، اضطراب و هيجان، در جواب شرايط تهديدآميز به وجود مي‌آيند. بدن، به هنگام رويارويي با خطر آماده جنگ مي‌شود. اين هيجان بيش از حد موجب به وجود آمدن احساسي به اسم ترس مي‌شود. اين ترس در توانايي ما براي سخنراني در مقابل ديگران اخلال ايجاد مي‌كند.

تعدادي از تحقيقات نشان داده‌اند كه بعضي مردم در شرايط مختلف به ميزان متفاوتي مضطرب مي‌شوند و مي‌ترسند. درست مثل كسي كه با ديدن سوسك مي‌ترسد، يا با ديدن شير بزرگي كه قرار است او را بخورد! كساني كه مي‌دانند مي‌ترسند، براي مقابله با ترس از سخنراني با چالش بيشتري رو به هستند. از طرفي عده‌اي ديگر هستند كه اين اضطراب را فقط براي سخنراني مي‌دانند اما نشانه‌هاي ترسي كه دارند براي قبل از سخنراني، يعني آماده شدن تا لحظه اجرا، مشابه همان موقعي است كه در سخنراني هستند.

اگر بخواهم واضح و ساده توضيح دهم بايد بگويم كه بعضي از سخنراني مي‌ترسند و بعضي ديگر مي‌ترسند كه ترس از سخنراني‌شان باعث ‌شود همه چيز را خراب كنند. دسته‌ دوم راه سخت‌تري را براي مقابله با ترس پيش رو دارند چرا كه انگار دو برابر ترس را تجربه مي‌كنند. محققان به اين قضيه “حساسيت اضطراب” مي‌گويند به اين معني كه علاوه بر اضطراب سخنراني، نگرانِ اين اضطراب و عواقبي كه به همراه خواهد داشت هم هستند.

با يك مثال ساده قضيه را براي‌تان شفاف مي‌كنم. فرض كنيد كسي سازي مي‌نوازد. او مي‌خواهد توسط استاد خود به كنسرتي برود و با گروه ساز بنوازد. اين فرد در ابتدا از ساز زدن جلوي جمع مي‌ترسد. كم‌كم اين ترس عمق بيشتري پيدا مي‌كند چون او مدام در اين فكر است كه اگر ترس از ساز زدن جلوي جمع باعث شود همه چيز را خراب كند و نظم گروه را بر هم بزند، چه بر سر كنسرت دسته جمعي خواهد آمد؟

مي‌توانم مثال ديگري در رابطه با سخنراني بزنم. فرض مي‌كنيم كارمند شركتي بايد براي شركت شريك كارفرماي خود ايده‌اي را شكافته و توضيح دهد. بنابراين براي يك گروه 10 الي 15 نفره بايد سخنراني كند. مي‌داند كه اعتبار شركت‌شان به اين سخنراني بستگي دارد و حتي ممكن است با خراب كردن كار، بطور جدي تنبيه شود.

در اين حالت مي‌توان گفت كه او كلاً از سخنراني مي‌ترسد اما از طرفي مي‌ترسد كه نكند اين ترس، موجب از دست رفتن شغلش و بي‌ اعتباري شركت كارفرمايش شود. در اينجا او دو ترس را تجربه مي‌كند كه به اين شرايط حساسيت اضطراب مي گويند: او به اضطراب خود هم حساسيت دارد!

 

 

5- نقش افكار در ترس از سخنراني

عامل ديگر، باورهاي مردم درباره سخنراني و خودشان به عنوان يك سخنران است. ترس اصولاً زماني بوجود مي‌آيد كه مردم حس كنند اشتراك گذاري ايده‌هاي‌شان در مقابل ديگران خطر بزرگي براي اعتبارشان دارد، مثلا اينكه ممكن است آنها در مورد او بد فكر كنند يا شانس خود براي داشتن مخاطب را از دست بدهد.

افكار منفي يك سخنران مي‌تواند موجب ترس بيشتر شود. مثل وقتي كه يك نفر مدام در ذهن خود مي‌گويد: “من سخنران خوبي نيستم، من نمي‌توانم جلو جمع حرف بزنم، من خسته كننده‌ام، همه از گوش دادن به حرف‌هاي من خسته مي‌شوند!”

بين سخنراني و صحبت كردن تفاوتي وجود دارد. اجرا كردن يعني سخنراني را چيزي مي‌بينيد كه نياز به مهارت‌هاي سخنراني دارد و مخاطبان دارند شما را قضاوت مي‌كنند و مي‌سنجند. طوري كه انگار مي خوهند ببينند بقول معروف “چند مَرده حلاج هستيد”. برعكس، صحبت كردن يعني شما بايد نظر و ايده خود را به بقيه بگوييد و اطلاعاتي در اختيارشان قرار دهيد يا حتي داستان خود را بازگو كنيد. اينجا حسي كه يك سخنران دارد؛ مثل حسي است كه در حين حرف زدن با مردم طي كارهاي روزانه خود دارد پس برايش عادي‌تر است.

حالا اين دو را برعكس كنيد. اگر صحبت كردن با شخص ديگري را مثل سخنراني در جمع مي‌ديديد، به اندازه كافي اطلاع داشتيد كه مؤثر حرف بزنيد و رابطه خوبي برقرار كنيد. پس همين روش را در سخنراني جلوي جمع هم به كار مي‌گرفتيد يعني مثل وقتي كه اطلاعاتي مي‌خواهيد به اشتراك بگذاريد و نظرتان را ساده بيان كنيد.

البته اين را هم مي دانم كه وقتي حس كنيد داريد قضاوت مي‌شويد، اضطراب شما بيشتر از زماني مي‌شود كه فقط كافيست حرف‌هاي‌تان را گوش دهند و درك كنند، ولي اين هم چيزي است كه بايد به آن عادت كنيد.

 

 

6- نقش شرايط در ترس از سخنراني

در اين زمينه، مردم دو دسته‌اند: يكي آنهايي كه ذاتاً مضطرب هستند و ديگري مردمي كه فكر مي‌كنند در سخنراني خوب نيستند. با اين حال شرايطي هم وجود دارد كه در آن، حين سخنراني مضطرب مي‌شويم:

نداشتن تجربه

درست مثل هر چيز ديگري، تجربه هم موجب اعتماد به نفس بيشتر است. وقتي تا به حال ساعت‌ها روي استيج نبوديد و تحت فشار قرار نگرفتيد، بيشتر در حين اولين سخنراني خود مضطرب مي‌شويد.

ميزان سنجش

وقتي مي دانيد اين سخنراني براي سنجش شماست (مثل كارمندي كه بايد ايده‌اي را بازگو كند و همه چيز به آن سخنراني بستگي دارد)، ترس قوي‌تر مي‌شود. اگر جلوي عده‌اي سخنراني مي‌كنيد كه دفترچه‌هاي‌شان باز است و خودكار به دست مي‌خواهند قضاوت‌شان در مورد شما را يادداشت كنند، بيشتر مضطرب شده و مي‌ترسيد.

جايگاه‌هاي مختلف

اگر قرار باشد جلو عده‌اي سخنراني كنيد كه مقام بالاتري از شما دارند، ترس‌تان چندين برابر مي‌شود. مثلا كساني كه در شركت شما كار مي‌كنند يا كساني كه در زمينه كاري شما متخصص و استاد هستند.

ايده‌هاي جديد

اگر درباره ايده‌اي از خودتان حرف مي‌زنيد كه تا به حال جايي بازگويش نكرده بوديد، مضطرب مي‌شويد كه مردم چه فكري درباره اين ايده و خلاقيت خواهند كرد. آيا مي گويند مفيد است يا بيهوده و بي‌ربط؟ وقتي در جمع، راجع به موضوع جديدي حرف مي‌زنيد احساس راحتي نمي‌كنيد چون هر لحظه ممكن است حضار سوال‌هايي بپرسند كه نمي‌توانيد جواب دهيد و دست روي نقاطي بگذارند كه نشان دهنده اشتباهات شما در بازگويي اين ايده جديد است.

مخاطب جديد

شايد تا به حال پيش آمده كه جلوي جمع خانواده يا فاميل يا دوستان و در دانشگاه چند دقيقه‌اي حرف زده باشيد. مثلاً جلوي جمعي مي‌خواستيد درباره تحصيلات‌تان توضيح دهيد. وقتي مخاطبان تغيير كنند، ترس هم بيشتر مي‌شود. اگر جلوي مخاطبي مشغول به حرف هستيد كه ديگر دوستان و آشنايان شما نيستند، اعتماد به نفس به شدت افت مي‌كند.

7- نقش مهارت در ترس از سخنراني

دليل ديگر براي ترس از سخنراني ميزان مهارت شما در آن زمينه است. وقتي همه خود را سخنران‌هاي عالي تصور مي‌كنند، پس شما هم مي‌توانيد ياد بگيريد. كساني كه روي مهارت‌هايشان بيشتر كار مي‌كنند و فقط تكيه بر هوش ذاتي خود ندارند، سخنران‌هاي برجسته‌تر و موثرتري هستند. آن‌ها مي‌درخشند.

 

 

نكات كليدي در مورد درمان ترس از سخنراني

قبل از درمان، بياييد چند نكته در مورد استرس را ياد بگيريم. اول نشانه هاي استرس در سخنراني:

نشانه‌هاي ترس از سخنراني چيست؟

ترس از سخنراني نشانه‌هاي زيادي دارد. از جمله:

  • نفس كم آوردن و احساس اختلال در تنفس
  • خشك شدن دهان
  • تپش قلب
  • سرد شدن دست‌ها
  • عرق كردن دست‌ها و پيشاني
  • ور رفتن با دست‌ها و يا جويدن ناخن‌ها
  • احساس اسپاسم عضلاني و سفت شدن عضلات دست و پا
  • عدم تمركز و احساس از ياد بردن مطالب

 

 

استرس يا فشار رواني؛ مسئله اين است!

البته، شايد بهتر باشد به جاي «ترس از سخنراني»، عبارت «فشار رواني در فن بيان» را به كار ببريم. استرس يك چالش ادامه دار و دائمي است و براي سلامتي مضر. اما فشار رواني، از جنس چالش‌هاي مقطعي است كه تنها در هنگام صحبت در جمع پيش مي‌آيد.

ترس از سخنراني را همه دارند؟

 

وارن بافت مي‌گويد هميشه اغلب اوقات قبل از يك جلسه سخنراني، دچار تهوع مي‌شده است. شايد اگر در فن بيان‌تان احساس ترس و استرس داريد، فكر كنيد كه اين ترس فقط مختص شماست و اين شما هستيد كه مضطرب مي‌شويد. يا وقتي كسي را مي‌بينيد كه خوب صحبت مي‌كند، مي‌گوييد: «اين چطور انقدر خوب حرف ميزنه! كاش منم جاي اون بودم. آخه مگه ميشه؟»

بله! شما از گذشته او خبر نداريد. نمي‌دانيد چند ده ساعت تمرين كرده و شايد همين الآن هم استرس دارد. منتها ياد گرفته استرسش را كنترل كند و آن را براي بهبود سخنراني‌اش به كار بگيرد.

ترس از سخنراني و در جمع حرف زدن اما يكي از شناخته‌شده‌ترين ترس‌هاي انسان‌هاست. اين مختص كشور ما هم نيست. در همه جاي دنيا رواج دارد و يك استرس «مشترك» ميان ما آدم‌هاست. اما جالب است بدانيد 80 درصد آدم‌ها، از ترس‌هاي‌شان فرار مي‌كنند و حاضر نيستند براي درمان آن كاري كنند.

چند تكنيك براي مديريت ترس از سخنراني

خب، حالا به سراغ روش هاي درمان ترس از سخنراني برويم. تكنيكهايي كه در ادامه مقاله به شما معرفي مي‌كنم، در واقع راهكارهايي براي مديريت كردن استرس سخنراني است. دقت كنيد كه از عبارت «مديريت كردن» به جاي «از بين بردن» استفاده كردم. چون استرس از بين نمي‌رود، بلكه مديريت مي‌شود.

همان‌طور كه گفتيم، ترس از سخنراني و فن بيان را حتي بزرگ‌ترين سخنرانان دنيا هم دارند. پس تصور نكنيد كه بقيه از شما خيلي بهترند. حالا بياييد به سراغ راهكارها برويم:

1- تلاش بيهوده نكنيد كه خونسرد باشيد

ترس از سخنراني، طبيعي است؛ پس با تلاش بيهوده نخواهيد كه از بين ببريدش.

به جاي تلاش براي خونسردي بهتر است وحشت خود را به هيجان تبديل كنيد. از تهديد فرصت بسازيد و اين هيجان را به مخاطبين منتقل كنيد. مثلاً يك داستان هيجان انگيز تعريف كنيد تا هيجان در شما موج بزند.

2- سوفرولوژي را امتحان كنيد!

اين روش به «آرامش يا ريلكسيشن فعال» ‌معروف است، در سوفرولوژي چشم‌هاي‌تان را مي‌بنديد، ‌نفس عميقي فرو مي‌دهيد در حالي كه تمام عضلات خود را منقبض كرده‌ايد، نفس خود را بيرون مي‌دهيد و عضلات را شل و رها مي‌كنيد.

دكتر كريس جانسون مي‌گويد: «سوفرولوژي باعث ترشح هورمون سروتونين شده و تنفس عميق با جريان بيشتر اكسيژن در بدن باعث آرامش مي‌شود». اين تمرين را مي‌توانيد از دفعات 10 تا 30 دقيقه‌اي شروع كنيد. اندك‌اندك و به تدريج «احساس آرامش و شادماني سراسري» شما را فرا‌مي‌گيرد.

3- با خودتان زياد حرف بزنيد (البته مثبت!)

تحقيقات نشان مي‌دهد كساني كه با خود زياد حرف مي‌زنند و اسم خود را خيلي صدا مي‌زنند، در جمع بهتر صحبت مي‌كنند و ترس از سخنراني كمتري دارند. علي! تو مي‌تواني اين جلسه رو با موفقيت به پايان برسوني. علي تو مي‌توني بدون اشكال حرف بزني. فقط تمركز كن…

مي دانيد چرا مفيد است؟ چون وقتي اسم خودتان را صدا مي‌زنيد، گويي كسي دارد به شما انگيزه و اعتماد به نفس مي‌دهد.

4- موسيقي، نابود كننده ترس از سخنراني

موسيقي يكي ديگر از نابود‌كننده‌هاي ترس از سخنراني است! بنا بر تحقيق منتشر‌شده رويال كالج موسيقي، حتي آواز‌هاي معمولي «مي‌توانند احساس خشنودي ايجاد كنند و اثر شفا‌بخش داشته باشند.»

دكتر محمد نسيم، پزشك عمومي مركز پزشكي نورتوود مي‌گويد: «بسياري از بيماران من مي‌گويند موسيقي يكي از مفيد‌ترين راهكار‌هاي مقابله با استرس است.»

گوش كردن به موسيقي و آواز خواندن ميزان هورمون‌هاي استرس در خون را كاهش مي‌دهد. موسيقي باعث فعال شدن «انتقال‌دهنده‌هاي عصبي مثبت مغز» مي‌شود كه به طور كلي باعث ايجاد تصاوير مثبتي در ذهن مي‌شود و نتيجه آن احساس آرامش بيشتر است.

مي‌توانيد عصر‌ها پس از كار شروع به نواختن گيتار كنيد. مغز شما تلاش مي‌كند به جاي همه آنچه تا به حال نگران آن بوده‌ايد، بر درست خواندن آهنگ متمركز بماند.

5- تمرين كنيد و نگرش «من مي‌توانم» را حفظ كنيد

انجام تمرين‌هاي تست شده و درس پس داده، به شما كمك مي‌كند در زماني بسيار كوتاه‌تر، ترس خود از صحبت كردن را از بين ببريد.

 

 

 

6- يك دوش آب سرد دلپذير!

پيش از جلسه مهمي كه داريد يا در جمع مي‌خواهيد صحبت كنيد، دوش آب سرد بگيريد. احتمالاً صبح‌‌ها از هر زماني بيشتر استرس داريد! پروفسور استيو پيترز در كتاب خود «پارادوكس شامپانزه» مي‌نويسد:

وقتي از خواب بيدار مي‌شويم، بخش قديمي‌تر و غريزي‌تر مغز ما ابتدا بيدار مي‌شود و خطر را جستجو مي‌كند. بخش دوم «تفسيرگر» مغز تلاش مي‌كند مفهوم اين تحريكات بدوي را به هم وصل كند و به ما دليلي دهد كه چرا مغز من مدتي طول مي‌كشد تا آرام بگيرد. خوشبختانه گفته‌ شده بود كه دوش آب سرد مفيد است.

اين ايده را ورزشكاران حرفه‌اي هم كه به طور مرتب در آب يخ حمام مي‌كنند، به محبوبيت رسانده‌اند. سرما باعث مي‌شود جريان خون بهتر شود و هوشياري بهبود پيدا كند. همينطور با تمركز ذهن‌‌تان بر خطر «واقعي» آب يخ، استرس شما كاهش پيدا كرده و در مسير نوعي فعاليت بدني و جسماني مي‌افتد.

7- روش‌هاي افزايش اعتماد به نفس را تمرين كنيد

در حقيقت يكي از عوامل اصلي ترس از سخنراني، كمبود اعتماد به نفس است. بنابراين بايد زماني را براي بهبود اعتماد به نفس خودتان صرف كنيد. 

 

 

8- به دل ترس‌هاي‌تان برويد

ما انسان‌ها هميشه بهترين راه را “فرار” مي دانيم و به صورت طبيعي دوست داريم از محيط استرس‌زا دور شويم. اما تا وقتي به دل ترس‌ها و استرس‌ها نرويم موفق نمي‌شويم. اگر از فن بيان‌تان هنگام صحبت در جمع بيزار هستيد، همين امروز انجامش بدهيد. كارهاي ويژه انجام دهيد، مثلاً برويد و در طول روز با افراد مختلف حرف بزنيد تا شهامت خود را تقويت كنيد. بسته فوق العاده زير به شما كمك مي‌كند:

 

 

9- ژست يك آدم قدرتمند را به خود بگيريد

زبان بدن قوي براي از بين بردن ترس از سخنراني به خوبي كارايي دارد. روانشناسان دانشگاه هاروارد طي تحقيقاتي نشان دادند وقتي ژست آدم‌هاي قدرتمند را به خود بگيريد، ناخودآگاه شبيه آن‌ها خواهيد شد. زبان بدن در سخنراني، به احساسات شما شكل مي‌دهد. يكي از بهترين تمرين‌ها اين است كه سعي كنيد تا خود را «بزرگ» نشان دهيد:

پاهاي‌تان را كمي از هم باز كرده و دستان خود را روي پهلوي‌تان قرار دهيد، اين كار اضطراب شما را كم مي‌كند و به شما احساس مدير بودن مي‌دهد. برعكس، نشستن به صورت قوز كرده مي‌تواند به شما حس ضعيف بودن القا كند؛ بنابراين قبل از اينكه وارد صحنه شويد، چند دقيقه‌اي ژست‌ افراد قدرتمند را با خود تمرين كنيد.

حتماً اين فيلم از امي كادي را ببينيد. او به صورت علمي مي‌گويد كه چطور، گرفتن ژست افراد قدرتمند، به شما كمك مي‌كند كه واقعا قدرتمند باشيد!!

 

 

10- تكنيك «بدترين موقعيت» را تمرين كنيد

تكنيك بدترين موقعيت يعني فكر كنيد بدترين اتفاقاتي كه در طول صحبت كردن براي‌تان ممكن است پيش بيايد چيست. اگر مي‌ترسيد هنگام حرف زدن لكنت بگيريد يا مطالب را فراموش كنيد، سعي كنيد همه اين موارد و راه‌حل‌هاي خود براي مديريت اين مسائل را در ذهن‌تان تصويرسازي كنيد. اين كار به شما كمك مي‌كند در هنگام مواجهه با اين مشكلات در سخنراني خود، شانس بيشتري براي اصلاح اشتباهات خود داشته باشيد؛ زيرا همه‌ي اين موارد را از قبل پيش‌بيني كرده‌ايد و از مواجهه با آن‌ها شوكه نمي‌شويد.

اين فيلم را ببينيد:

 

 

11- ورزش را فراموش نكنيد…!

وقتي پاي نابود‌كننده‌هاي استرس در فن بيان و ترس از سخنراني به ميان بيايد، ورزش روش محبوب قديمي است. ورزش باعث ترشح اندورفين‌ها مي‌شود، ظاهراً 150 دقيقه فعاليت بدني در طول هفته (حدود 20 دقيقه در هر روز) براي اينكه احساس بهتري كنيد و استرس‌تان در هنگام صحبت كردن كم شود، كافي‌ست.

ورزش محافظ مغز است، به اين معني كه ورزش باعث رشد بخش‌هايي از مغز مي‌شود كه به شما در كنترل و مهار استرس كمك مي‌كند. هرچه بيشتر ورزش كنيد، استرس جاي كمتري براي اشغال شدن پيدا مي‌كند.

 

12- راه متفاوت را امتحان كنيد

اگر ترس از سخنراني شما خيلي قوي است و هيچ تكنيكي جواب نداده، دنبال راه حل اساسي يعني درمان روان‌شناختي باشيد. درمان رفتارشناختي نوعي مشاوره سلامت ذهن است كه به شما كمك مي‌كند از تفكرات منفي خود آگاه شده، در نتيجه در موقعيت‌هاي چالش‌برانگيز عملكرد بهتر و مؤثرتري ارائه دهيد.

درمانگران در زمينه رفتارشناختي ابزاري تهيه كرده‌اند كه بيمارانشان با استفاده از آنها بهتر اضطراب حرف زدن در برابر جمع را كنترل كنند. يكي از اين ابزارها شامل درمان از طريق قرار دادن اين افراد در موقعيت‌هاي مجازي است. به جاي تمرين سخنراني در مقابل مخاطبان واقعي، بيماران در مقابل مخاطبان مجازي كامپيوتري سخنراني مي‌كنند. درمانگرها مي‌توانند با استفاده از صداي خنده مجازي يا تشويق مجازي، سخنراني را واقعي‌تر جلوه دهند.

13- بدانيد درباره چه مي‌خواهيد حرف بزنيد

هرچه بهتر درباره موضوع سخنراني مورد نظرتان بدانيد و براي‌تان موضوع جالبي باشد، كمتر هم اشتباه مي‌كنيد. وقتي مي دانيد موضوع چيست و به آن علاقه‌مند هم باشيد، كمتر پيش مي‌آيد كه رشته كلام از دست‌تان در برود و فراموش كنيد كه چه مي‌خواستيد بگوييد. اگر هم چنين اتفاقي بيفتد، سريع مي‌توانيد با يك جمله زيبا و موضوع مرتبط به اصل مطلب برگرديد. پس كمي هم زمان براي سؤال‌هايي كه مخاطبين ممكن است بپرسند بگذاريد و جواب سؤال‌هايي كه بيشتر احتمال مي‌دهيد پرسيده شوند را پيدا و آماده كنيد.

14- به سخنراني خود نظم دهيد

همه چيز را مدنظر قرار دهيد و بعد براي موضوعات و بخش‌هاي مختلف سخنراني خود زمان تعيين كنيد. مثلاً اگر چيزي گفتيد كه باعث شد حضار به مدت طولاني‌تري دست بزنند، اگر فايل‌هاي شما مشكلي پيدا كرد، اگر صدا كمي قطع و وصل شد و يا شخصي كه بايد كاري را انجام مي‌داد كمي دير كرد و…

وقتي نظم به كار خود بدهيد، كمتر دچار استرس مي‌شويد. بخش‌هايي كه بايد در موردشان صحبت كنيد و زمان تقريبي كه براي هر يك بايد بگذاريد را در كارت‌هاي كوچكي بنويسيد تا يادتان نرود. اگر ممكن است آنها را جايي بگذاريد كه در حين سخنراني چشم‌تان به آنها بيفتد.

مثلاً بعضي سخنرانان، مطالب مورد نيازشان را روي كفپوش استيج مي‌چسبانند. اين كار بسيار خلاقانه است و در عين حال كمك‌تان مي‌كند چون مي‌توانيد در حين قدم زدن آنها را ببينيد. حتي مي‌توان برگه‌هايي را روي استند يا ميز سخنراني قرار داد.

اگر تك‌تك فايل‌ها و كارت‌هاي ضروري خود را در موبايل داشته باشيد، نسخه‌اي به ايميل خود ارسال كنيد و نسخه‌اي پرينت شده داشته باشيد، مي‌توانيد قبل از سخنراني هم آنها را مرور كنيد.

15- با نگراني‌هاي خاص خود رو به رو شويد

وقتي از چيزي مي‌ترسيد، آن را دست بالا مي‌گيريد، فكر مي‌كنيد هر لحظه ممكن است رخ دهد. چيزهايي كه باعث اضطراب و ترس شما مي‌شوند را يادداشت كنيد، احتمال رخ دادن آنها را بررسي كنيد و و ببينيد چقدر احتمال مي‌رود با آن رويداد ترس‌تان بيشتر شود. اين كار خيلي در غلبه بر ترس از سخنراني به شما كمك مي‌كند.

مثلاً فرض كنيد به شدت نگران اين هستيد كه حضار در يك سخنراني 600 نفره لرزش دست شما يا تيك عصبي گوشه پلك‌تان را ببينند. اين را يادداشت كنيد. حالا ببينيد واقعاً چقدر احتمال دارد وقتي بالاي استيج رفتيد پلك‌تان از استرس بپرد و دست‌هاي‌تان بلرزد؟ اصلا چقدر احتمال دارد در يك سالن بزرگ با 600 نفر مخاطب، كسي لرزش كوچك دست شما را ببيند يا پرش ميلي متريِ پلك شما را ببيند؟ همين كار موجب مي‌شود كه تلقين بد براي اين ايده و ترس در ذهن‌تان كمتر شود و همه مي دانيم كه: تلقين و انرژي منفي با ما چه مي‌كند!!!

16- به آنچه مي گوييد توجه كنيد، نه مخاطب‌ها!

 

مردم بيشتر به اطلاعاتي كه به آنها منتقل مي‌كنيد توجه مي‌كنند. حتي ممكن است همينطور كه پيش‌تر هم گفتيم به استرس و ترس شما توجهي نداشته باشند. اگر هم ببينند استرس داريد، در دل‌شان مي‌خواهند سخنراني خوبي داشته باشيد و موفق شويد.

17- از سكوت نترسيد!

اگر يادتان رفت كه چه مي‌خواستيد بگوييد يا در حين شروع سخنراني اضطراب داشتيد، زبان‌تان بند آمد و انگار هر چه در ذهن‌تان بود، پريد؛ اصلاً نگران نباشيد. چند لحظه سكوت مي‌شود. شايد فكر كنيد اين يك لحظه سكوت به اندازه عمري گذشته اما واقعيت اينطور نيست.

در واقعيت احتمالاً فقط چند ثانيه است. حتي اگر طولاني‌تر هم شد، مخاطبان آنقدر مي‌خواهند ادامه بحث‌تان را بشنوند كه اين سكوت براي‌شان مهم نخواهد بود. فقط چند نفس عميق بكشيد و ادامه دهيد. اين ويدئو را تماشا كنيد:

 

 

18- به خودتان آفرين بگوييد!

بعد از سخنراني، به خوتان آفرين بگوييد. حالا ببينيد آيا هيچ كدام از آن استرس‌هاي خاص كه فكرشان را كرده بوديد رخ داده؟ (تمرين 15) همه اشتباه مي‌كنند. به اشتباهات و نقطه ضعف‌هاي خود دقت كنيد. شما مي‌توانيد آنها را اصلاح كنيد.

19- بگذاريد حمايت‌تان‌ كنند

براي غلبه بر ترس از سخنراني، وارد گروهي شويد كه حمايت‌تان كنند. كساني كه مثل شما در از صحبت در جمع مي‌ترسند و در صدد غلبه بر ترس از سخنراني هستند. 

نكته: به عنوان يك درمان دوم، دكتر شما ممكن است داروهاي آرام بخش براي شما تجويز كند تا قبل از سخنراني آن را استفاده كنيد. اگر چنين چيزي رخ داد، حتماً قبل از سخنراني امتحانش كنيد تا ببينيد چه اثري دارد.

 

 

 

ترس از سخنراني نبود چه مي شد ؟

ترس پديده اي كاملاً طبيعي در زندگي ماست. چرا كه مكانيزم مغز انسان طوري طراحي شده كه به مسائل ناشناخته واكنش نشان مي‌دهد و از هرگونه تهديدي دوري مي كند.در گذشته پيشينيان ما براي بقا و زنده ماندن به چنين مكانيزمي نياز داشتند تا زماني كه تهديد به سمت آنها مي‌آمد، يا با آن مقابله مي‌كردند و يا از آن فرار مي‌كردند.تصور كنيد، اگر اين مكانيزم و عملكرد مغز نبود، اجداد ما زماني كه با ببر يا شيري روبرو مي‌شدند و از آن نمي ترسيدند، چه اتفاقي مي افتاد؟ هيچ…فقط ما ديگر وجود نداشتيم و نسل انسان منقرض شده بود!

سيستم ما هنوز همان واكنش ها را از خود نسبت به اتفاقات امروزي نشان مي‌دهد. زماني هم كه مي‌خواهيم در جمع سخنراني كنيم، درست همان حسي به ما دست مي‌دهد كه زماني كه جانوري وحشي به ما حمله مي‌كند دست مي‌دهد. پديده ترس به قدري پيچيده است كه ما در مقاله ديگري به نام “ترس چيست؟ چرا مي‌ترسيم؟“ به بيان انواع آن، عوامل موثر در به وجود آمدن ترس و راه هايي براي كنار گذاشتن انواع ترس ها پرداخته ايم كه به شما پيشنهاد مي‌كنم حتماً آن را هم مطالعه كنيد.

اما در اين مقاله سعي داريم به برخي از علل ترس از سخنراني و صحبت در جمع بپردازيم و راه كارهايي به شما پيشنهاد دهيم كه بتوانيد با استفاده از آن ها، ترس از سخنراني را در وجود خودتان از بين ببريد. پس حتماً تا انتها همراه ما باشيد…

 

ترس از سخنراني در جمع

ترس از سخنراني در جمع باعث مي شود نتوانيم عملكرد خوب و مطلوبي را داشته باشيم، اين ترس ها مي تواند ناشي از علت هاي مختلفي باشد كه در مقاله دلايل ترس از سخنراني به تفصيل بيان كرديم.از جمله: خاطرات بد گذشته، مسلط نبودن بر موضوع، نداشتن اطلاعات كافي، ترس از قضاوت شدن و…. را مي‌توان اشاره كرد.مغز ما واكنش تدافعي نسبت به مكان ها و كارهاي ناشناخته از خود نشان مي دهد. سخنراني و صحبت در جمع نيز تا زماني كه براي مغز ما ناشناخته است، احساس خوبي را منتقل نخواهد كرد.سخنراني و صحبت در جمع دقيقاً از همين نوع واكنش ها است كه ترس و اضطراب ما را به همراه دارد.

 

ترس از حرف زدن و نشانه هاي آن

علائم و نشانه هاي ترس از سخنراني در همه افراد يكسان نيست، اگر تا به حال در برابر جمعي سخنراني كرده باشيد، حتماً يكي از حالات زير را تجربه كرده ايد:

  • به لرزه افتادن صدا يا اندام
  • خشك شدن دهان
  • عرق كردن
  • احساس تاري ديد
  • تپش قلب
  • خيس شدن كف دست
  • اختلال در تنفس
  • احساس ضعف در پا ها
  • او…

نمونه اي از ترسيدن در جمع از سخنراني را مي‌توانيد در فيلم زير مشاهده كنيد.


 

استرس موقع حرف زدن و دليل ايجاد آن

ترس هنگام سخنراني و يا حتي ترس از صحبت در جمع ، دلايل مختلفي دارد و مي‌تواند با توجه به شرايط ما تغيير كند. در ادامه 6 مورد از مهم ترين دليل هاي آن را بررسي مي‌كنيم

1. عدم پذيرفته شدن توسط ديگران

اولين علت ترس از سخنراني را اين گونه برايتان مي گويم ، برخي از افراد به خاطر پذيرفته نشدن توسط مخاطبين، دچار اين ترس مي‌شوند. آن ها فكر مي‌كنند اگر سخنراني شان براي مخاطبين جذاب نباشد، ديگر كسي به سخنان او گوش نخواهند داد و اين شكست بزرگي براي سخنران خواهد بود.به همين علت مي‌ترسند اعتبار سخنراني شان را از دست بدهند و ذهنيت بدي در ذهن مخاطب از خود بر جاي بگذارند.در حقيقت همه افراد سعي بر اين دارند كه از خود يك تصوير خوب در ذهن بقيه مردم بر جاي بگذارند و زماني كه مي‌خواهند سخنراني كنند، اين ترس به سراغشان مي‌آيد كه مبادا تصوير قبلي را با اين سخنراني بد، به كلي از بين ببرند و تصوير جديد و مخرب و نا مطلوبي را از خود بر جاي بگذارند.

آماندا ويكرز ميگويد: مردم به دنبال اين نيستند كه از شما اشكال و ايرادي بگيرند و ديگر به سخنان شما گوش ندهند. بلكه آنها به سخنراني شما گوش مي‌دهند و منتظر يك سخنراني با موفقيت شما هستند و به دنبال تأثير پذيري از سخنراني شما هستند.با توجه به گفته هاي آماندا ويكرز، متوجه مي‌شويم كه بسياري از اوقات با تصورات اشتباه از مخاطبين، اين ترس را تا حد زيادي به وجود خود راه داده ايم.

 

ترس از سخنراني ، رايج ترين ترس ميان مردم است!

 

 

 

2. عدم آمادگي كافي

هيچ چيزي مثل عدم آمادگي و تسلط نداشتن بر مطالب نمي توانئد ترس را در دل شما جاي دهد.آماده نبودن و تسلط نداشتن بر مطالب سخنراني، باعث پراكندگي زياد و برهم خوردن شاكله و چهار چوب سخنراني شما مي‌شود كه تاثيرگذاري و جذابيت سخنراني شما را به شدت كاهش مي‌دهد.اگر شما به خوبي براي سخنراني خود تمرين كرده باشيد و براي آن آماده باشيد، ديگر نبايد هيچ ترسي به خود راه دهيد. اعتماد داشتن به خود براي تسلط به مطالب به شدت اعتماد به نفس شما را نيز هنگام سخنراني افزايش مي‌دهد.

كمي به خاطرات تان سر بزنيد، به زماني كه قرار بود استاد از شما امتحان بگيرد يا پرسش كلاسي داشته باشد چه احساسي در آن زمان داشتيد؟وقت هايي كه كاملاً مسلط روي درس بوديد و بارها و بارها آن را مرور كرده بوديد، قطعاً به مراتب ترس تان كمتر از زماني بود كه اصلاً درس نخوانده بوديد و آماده نبوديد.در سخنراني هم دقيقاً همين طور است. تسلط روي مطالب به شدت به شما در نداشتن ترس و اضطراب كمك مي‌كند.براي اينكه بتوانيد با آمادگي كامل به مصاف سخنراني خود برويد به شما پيشنهاد مي كنم مقاله چگونه متن سخنراني خود را آماده كنيم را هم مطالعه كنيد تا شما ديگر اشتباهات بعضي از افراد را براي اين كار تكرار نكنيد .

 

3. ترس از قضاوت شدن

متأسفانه ما گاهاً فكر مي‌كنيم كه مخاطب، ما را قضاوت مي‌كند و كارهاي ريز و درشت مان را زير نظر گرفته است. اين تفكر ما را به شدت حساس مي‌كند و باعث مي‌شود حتي به كوچك ترين و جزئي ترين مسائل هم توجه كنيم و اين دغدغه ذهني را ايجاد مي‌كند كه مخاطب چطور ما را قضاوت خواهد كرد.غافل از اينكه مخاطب توجهي به اين گونه مسائل ندارد و فقط به اين فكر مي‌كند كه اين زماني را كه اختصاص داده است، برايش مفيد باشد و اكثراً هيچ اهميتي به شما و مسائل جزئي تان نمي‌دهند.

 

4. ترس از مضطرب به نظر رسيدن

در بيشتر مواقع اين خود ما هستيم كه استرس شديد هنگام سخنراني را در وجودمان تقويت و بيشتر مي‌كنيم. چراكه ذهن ما كاملاً روي نقاط منفي متمركز مي‌شود و در بيشتر مواقع اشتباه هستند و فقط يك خيال و وهم ذهني است. يكي از اين وهم ها كه فقط در ذهن ما هستند اين است كه فكر مي‌كنيم افراد به محض ديدن ما متوجه استرس زياد ما خواهند شد.

اما بسيار كم اتفاق مي‌افتد كه مستمعين متوجه استرس سخنران شوند. مگر اينكه خود سخنران اين را بيان كند تا آنها متوجه شوند. معمولاً افراد حاضر و مخاطبين آمده اند تا مطلبي را از شما آموزش ببيند و به خاطر بسپارند. فكر اين را نمي‌كنند كه ميزان استرس شما تا چه حدود است و شروع به اندازه گيري استرس شما كنند.مطمئن باشيد آن ها به همين راحتي متوجه نخواهند شد پس با قدرت و اعتماد به نفس بالا شروع به سخنراني كنيد و اصلا ذهن خود را به اينكه مبادا متوجه استرس شما شوند معطوف نكنيد.

 

 

5. شكست هاي گذشته

اگر قبلاً استرس شديد هنگام سخنراني باعث شده باشد كه شكستي بخوريم و در واقع نتوانيم به خوبي از پس آن سخنراني بر بياييم، قطعاً خاطره بدي از آن در ذهنمان باقي مانده و همين خاطره بد، احتمالاً يكي از دلايل ديگر ترس از سخنراني مان باشد.دقت داشته باشيد كه اگر در سخنراني هاي قبلي خود شكستي خورده ايد، قرار نيست اكنون هم اين اتفاق برايتان تكرار شود و اتفاق بدي در انتظارتان باشد. مطمئن باشيد كه مي‌توانيد هر بار بهتر از قبل عمل كنيد و بهترين ها را براي خودتان رقم بزنيد. البته ذكر اين نكته حائز اهميت است كه اگر شما نتوانيد كنترل ذهن خود را به درستي به دست بگيريد و آن را از گذشته جدايش كنيد كار شما كمي پيچيده و سخت تر خواهد شد .

 

6. احساس ناتواني

ناراضي بودن از خود و توانمندي هاي خود نيز شما را دچار ترس خواهد كرد و زماني كه شما فكر كنيد توانايي سخنراني را نداريد، ترس و اضطراب وجودتان را فرا مي‌گيرد.قطعاً زماني كه فرصت سخنراني براي شما پيش بيايد، يعني شما لايق و توانمند هستيد.همچنين شايد اين احساس شما را به وقت گذراني و كسب توانايي ها سوق دهد تا بهترين ارائه را داشته باشيد.مهم ترين كاري كه شما مي‌توانيد انجام دهيد اين است كه ترس را انكار نكنيد و آن را بپذيريد و در ادامه سعي در مديريت آن كنيد.

 

 

در اين بخش مي توانيد ويدئوي آموزشي مربوط به دلايل ترس از سخنراني را تماشا كنيد:

علت لرزش صدا هنگام حرف زدن

لرزش صدا هنگام سخنراني مي‌تواند تاثير سخن و كلام شما را به شدت كاهش دهد. زماني كه مي‌خواهيد براي كسي يا افرادي صحبت كنيد صدايتان دچار لرزش مي‌شود و نمي‌گذارد به خوبي پيامتان را انتقال دهيد.همچنين ممكن است افرادي كه به سخنان ما گوش مي‌دهند يا به اصطلاح مستمع هستند متوجه لرزش صداي ما و ترس از صحبت كردن ما بشوند كه اين مي‌تواند تا حدودي از اعتبار ما در نگاه آنها كم كند. علت لرزش صداي هنگام صحبت كردن به خاطر وجود استرسي است كه به سراغتان آمده و همچنين صحبت كردن شماست كه صداي شما را به لرزه انداخته است.

اين استرس و ترس از سخراني را اگر مديريت نكنيم و سعي بر درمان آن نداشته باشيم، قطعاً اتفاق خوب و عالي را از سخنراني خود نمي‌توانيم انتظار داشته باشيم. در واقع مديريت استرس و ترس از سخنراني و درمان آن همانند يك مهارت است كه اولين قدم آن آگاهي از راه حل ها و تكنيك ها است و در قدم بعدي بايد به تمرين و تكرار آن ها بپردازيم. در ضمن مطالعه مقاله چگونه لرزش صداي خود را هنگام سخنراني كنترل كنيم به شما به شدت كمك مي كند روي درمان لرزش صدا هنگام سخنراني ، تا در اين امر موفق تر از قبل ظاهر شويد.

 

 

استرس هنگام صحبت با ديگران و راه غلبه بر استرس

حالا مي رسيم به مهمترين بخش مقاله و آن بيان راه هاي غلبه بر ترس از سخنراني است. اگر به نكات و تكنيك هايي كه براي شما نام مي برم ممارست كنيد و آن ها را به خوبي اجرا كنيد به شما قول مي دهم كه اضطراب سخنراني شما به حداقل رسيده ، تپش قلبتان هنگام سخنراني پايين آمده و استرسي براي شروع سخنراني خود نخواهيد داشت. همچنين تكنيك هاي مقاله آداب صحبت كردن در جمع نيز مي تواند كمك بسيار زيادي به شما در اين زمينه بكند. راهكار هاي مديريت ترس از سخنراني را همچنين در ويدئوي زير هم مشاهده كنيد:

1. تاثير صحبت كردن در كاهش ترس از سخنراني

يك مسئله بسيار جالبي كه وجود دارد اين است كه شما تا قبل از اينكه به سخنراني بپردازيد و شروع به صحبت كردن كنيد، ترسي كه داريد دست بردار شما نيست. اما فقط كافي است شروع به سخنراني كنيد. آنگاه متوجه مي‌شويد بعد از چند لحظه شما ديگر آن ترس قبلي را نداريد!در واقع نقطعه اوج ترس و استرس تا دقيقاً قبل از شروع است؛ ولي بعد از شروع اين ترس شما از نقطعه اوج خودش پايين مي‌آيد و فرو كش مي‌كند. پس اگر تا قبل از سخنراني نتوانستيد ترس خودتان را مديريت كنيد، نگران نباشيد؛ با شروع سخنراني شما اين ترس كمتر و كمتر خواهد شد.

 

 

ترس از سخنراني در ابتدا طبيعي است اما كم كم فروكش مي‌كند

2. با افراد اميد دهنده باشيد

در هر كاري وجود افراد همراه و اميد دهنده هميشه باعث قوت قلب و انجام كارهاي متفاوت و بزرگي در اكثر افراد مي‌شود. دقيقا همانند اين مثال: كودكاني كه دائما در حال تشويق و حمايت از سوي ديگران و والدينشان هستند، راحت تر دست به كارهاي بزرگ مي‌زنند و اعتماد به نفس بالايي دارند. چرا كه اطراف او را افرادي پر كرده اند كه حامي و تشويق كننده او هستند.

شما نيز براي انجام هر كاري علي الخصوص سخنراني كردن كه ترس آن بيشتر از هر كار ديگري است، با افراد اميد دهنده و حامي نشست و برخاست كنيد. اين افراد در روحيه و كاهش استرس در سخنراني شما تاثير گذارند. پس اگر افراد حامي نداريد، بگرديد و كساني كه اين ويژگي را دارند را پيدا كنيد. چرا كه براي تك تك لحظات زندگي شما اين افراد نيرو دهنده و انرژي بخش هستند.

 

 

3. كاهش ترس از سخنراني با آب

سعي كنيد هميشه هنگامي كه مي‌خواهيد سخنراني كنيد يا در جمع صحبت كنيد، كنار دست تان يك ليوان آب باشد تا بتوانيد با نوشيدن آن آرامش نسبي را تجربه كنيد. نوشيدن آب هميشه باعث مي‌شود كه تپش قلب و استرس شما به شدت كمتر شود و بتوانيد بر خودتان مسلط باشيد. اگر دقت كرده باشيد همه سخنرانان و مجريان معروف هم هر از چندگاهي صحبت هاي خود را قطع كرده و گلويي تازه مي‌كنند.

نه فقط

 

آرشيو نظرات (0)

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :
 
 

 


معرفي وبلاگ




نشخوار ذهني يك انسان



فهرست اصلي

صفحه نخست
پست الكترونيك
آرشيو مطالب
افزودن به علاقه مندي ها
صفحه خانگي
 


آرشيو موضوعي

موضوعي ثبت نشده است


آرشيو ارسال ها

ارديبهشت ۱۴۰۲
فروردين ۱۴۰۲
اسفند ۱۴۰۱
بهمن ۱۴۰۱
دى ۱۴۰۱
آذر ۱۴۰۱


پيوند ها

خريد اپل ايدي
سئو
ساخت وبلاگ
برقكار سيار
ويزيت پزشك در منزل





 



[ ساخت وبلاگ ]